Monday, February 25, 2008

یکصدویک

ادوارد دست‌قیچی دیدم... پا شدم اومدم بیرون... برف می‌بارید... همون‌جور آروم و نرم و سبک... قشنگ می‌تونم حس کنم و بفهمم که ادوارد چه حسی داشت... انگار که خودم یه عمر ادوارد دست‌قیچی بوده باشم... ادوارد رو زندگی کرده باشم... فقط نمی‌دونم اگه ادوارد منم پس کی داشت اون برفا رو درست می‌کرد...

2 comments:

گیس طلا said...

بي جنبه ...مي ذاشتي يه مدت از فيلم ديدنت بگذره

Anonymous said...

akheeeeeeeeii! khoda cheghadr in edward maloos o naz bood! man cheghadr azin filmaye mehraboon khosham miad aslan:D

akh khoda nakone to edward bashi peasram...