Thursday, January 7, 2010

حالا؟

نمی‌دانم، حالا که من کلی کار دارم باید این پنجره اینجا باشد؟ این پنجره بزرگ؟ رو به این درخت‌های لخت... این برف آرام و باوقار و این آدم‌ها که مدام می‌آیند و می‌روند در برف؟ جای پاهایشان را می‌گذارند به یادگار برای نفر بعدی و برف مدام... این لیوان قهوه داغ و این موسیقی؟ شجریان حالا باید در گوش من قاصدک بخواند؟

1 comment:

گیس طلا said...

همیشه همینطوره