1- یک پستی نوشته بودم در راستای این دو تا پست قبلی، سراب و یزدگرد. دادم آرش بخونه، بنده خدا کارش به آب قند کشید از بس که دپ بود این پست. میبینید تو رو خدا، سفره دلمون رو هم بخوایم باز کنیم واسه کسی، آتیشش آب میکنه طرف رو. حالا ببینید که ما داریم چی میکشیم انصافا. خلاصه این شد که اون پست آپ نشد که شما دوست عزیز کارتون به آب قند بکشه دیگه من اونجا نیستم...
2- این آبجی الهام هم خداییش خوب نعمتی بود ها اینجا در کنار ما. قدرش ندانستیم. قرقر ما رو گوش میکرد همیشه. هر وقت هم گفتیم بریم یه فیلم ببینیم، پایه بود بنده خدا. تنها کسی هم که هر ده تا فرمان دکالوگ رو با ما نشست ببینه همین آبجی الهام (حفظه الله) بود. حالا الان موندم لنگ یه آدم پایه که چهار تا فیلم درست و حسابی باهاش ببینم. این آرش که صبح تا شب و ایضا شب تا صبح آفیس-ه. کلا روی ریسرچ رو به صورت زشتی کم کرده علی الظاهر!
3- جسارتا عرض کنیم که اینکام فری میباشد! جهت یادآوری صرفا!
4- برادران انگلیسی یه ضربالمثلی دارن که میگه دونت بایت د هند دت فیدز یو. فارسیش میشه اینکه اگه ممکنه که یه روزی، شایدم همون روز به یه نفری احتیاج پیدا کنی، بهتره که زیاد گنده...وزی نکنی و سعی کنی روابطت رو باهاش خوب نگهداری. حداقل بد نکنی. در کل به نظر من بهتره که آدم روابطش رو با همه در یه حد معقولی خوب نگه داره فارغ از اینکه حالا به کسی نیاز پیدا خواهد کرد یا نه. اینو فقط برای برادر الف گفتیم، جاست این کیس!
5- یک دوست نازنین دیگر ما از قرار معلوم پذیرش گرفته از یک دانشگاه خفنی در سوئیس که حالا ما به شما نمیگیم که اول اسمش ایپیافال –ه. فقط قضیه اینه که پروژه این خواهرمون با یه دانشگاه دیگهای تو یه شهر دیگهای مشترکه که باید بره و اونجا کار کنه! حالا غم ورش داشته بود که اونجا فقط سی هزار نفر جمعیت داره!!! براش سرچ کردیم و با عدد و رقم اثبات نمودیم که خواهر من همون لوزان هم که خود ایپیافال توشه همش صد و بیست و هشت هزار نفر جمعیتشه!!! تو چیز زیادی از دست ندادی الردی!! ته دلم هم یواشکی کلی به ده خودمون نازیدم. بابا اینجا دویست و خوردهای هزار نفر جمعیت داره. میشه هفت برابر این نوشاتل! دو برابر لوزان! و فقط یک چهلم تهران!
6- گفتم سوئیس یاد اون یکی دوستمون تو همون ایپیافال افتادم که هی از این میناله که اینجا گیر افتادم بین یه سری مهندس! (این مهندس اینجا تقریبا یه جورایی فحشه!) که هیجان انگیزترین کاری که تو عمرشون کردن طراحی یه آنتن فلان و فلان بوده که تو بهمان فرکانس فلان کارکرد رو داشته. و یه جوری هم این قضیه رو با آب و تاب و شوق و ذوق تعریف میکنن که آدم احساس میکنه طرف داره راجع به معشوقهاش صحبت میکنه! حالا خود خواهرمون هم مهندسهها! ولی خوب بین مهندسام آدم حسابی پیدا میشه دیگه! اما خداییش راست میگه! ما هم از دیرباز زبون مهندس جماعت رو نمیفهمیدیم. چیزهایی که واسشون جذابه واسه ما نیست خوب! هی نگاه میکنیم میبینیم که تو مهندس جماعت یه خانم مهربون صاحب کمالات که بشناسیم بگیم عمرا یافت نمیشه! از طرف دیگه اینجا این خواهرانمون هم میگن که تو مهندس جماعت یه پسر خوب سخت پیدا میشه (توجه دارید که نگفتیم عمرا!). تو کل دوران تحصیلمون فقط یه نفرو دیدیم که از مهندس جماعت تعریف کنه و اون هم همانا خواهر کریستینا بودش که یه بار داشت جلوی یه پسره فیزیکی کیوتی میگفت که آره این پسرای الکتریکال، که ماها باشیم، خیلی "کول" تشریف دارن. خلاصه اینکه داشتیم فکر میکردیم این مهندسا بدبختا (دور از جون ما) مصداق بارز "خسر الدنیا والاخره" هستن بنده خداها. خدا ایشالا همشونو به راه راست هدایت کنه... آمین!
7- در راستای پست قبلی یهو نمیدونم چرا یاد جنگ قادسیه افتادم و اون تنگهای که سپاه ایران توش شکست خورد! همینجوری یهو!
8- دیروز فیلم سیلوستر رو دیدیم که خیلی ملوس و شیطون بود! خدا به بابا و مامانش ببخشدش واقعا! این سیلوستر یه بچه گربه پرشین کیوتیه که دوستان عزیز ما به فرزندی قبول کردنش. نه همینجور مفتی البته بلکه به قیمت 350 دلار!! پولدارن دیگه. قراره که سیلوستر عزیز سه هفته دیگه بهشون تحویل داده بشه! اون خانومه که موسسه تولید گربه (فکرشو بکن به این شغل چی میگن آخه!؟) رو داره هر هفته هم یه عکسی فیلمی چیزی میفرسته واسه پدر و مادر آیندهاش که الان یکیشون والپیپر لپتاپ مامانشه! حالا اگه تازگیها نرفته بودیم خونشون تلپ بشیم قصد داشتیم ژانویه بریم با این سیلوستر ملوس بازی بازی کنیم! داشتیم با آرش فکر میکردیم که ما هم بریم یه بچه گربه اداپت کنیم، برای تحکیم بنیاد خانواده!
9- کلا یک ماله باید کشید این وبلاگستان عزیز رو. هی ما خسته و کوفته میایم وبلاگ امت رو چک میکنیم هیشکی آپ نکرده. باز خدا این دوستان رو از ما نگیره که هر از چندی یه چیزی مینویسن. اینا نبودن ما دق میکردیم جدا!
10- این یاهو گیمز هم خوب چیزیهها! همینجوری عرض شد، صرفا برای اوقات بیکاری.
11- آقا این سلمونی مجازی رو هم اگه نشنیدید بدوید برید بشنوید که از دستتون میره. جسارتا یه 8 تا پست پایینتر. هرکی که شنیده اومده تعریف کرده. استثناییترینشون هم اینه که همون دوستی که خدا بهشون تازگی بچه گربه داده رفته تو بیمارستان و در حالیکه پدرشون روی تخت بیمارستان بودن، اینو از آیپادش براشون پخش کرده که واقعا باعث حیرت ما شد. دیروز هم شنیدیم که عمل پدرشون موفق بوده و خدا رو شکر حالشون بهتره.
12- دیشب این دل و رودهام داشت به هم میپیچید بدجور. یه هفته هی من غذا درست کردم، باقالیپلو با گوشت، فسنجون، اسپاگتی ردیف. دیشب به آرش گفتم تو غذا بپز که ما خستهایم. یه پیتزای آماده گذاشت تو فر و یه دو تا تیکه ماهی سالمون هم تو اون یکی فر (تستر)! خلاصه اینکه یه پیتزای خمیر خوردیم با یه سالمون نیمه خام! دل و رودمون رو به زور چایی نبات خفه کردیم که شب بذاره ما بخوابیم! حالا خداییش آشپزیش خوبه بنده خدا ولی جاست این کیس الان حال کردیم حالشو بگیریم!
13- هفته پیش با آرش داشتیم نگاه میکردیم به وبلاگستان فارسی. خداییش ما این همه زور میزنیم، فسفر گرانبها رو دود میکنیم پست مینویسیم، هیشکی نمیاد یه کامنت واسه ما بذاره. بعد بعضیا یه سری اراجیف چیپی مینویسن، 20 تا 20 تا کامنت دارن. درسته آخه؟... انصافه؟...
14- همین دیگه. زیاده عرضی نیست...
5 comments:
1- اولا که پست خوبی بود و حال نمودیم
2- برادر من معدت رو بده خروس قندی بگیر
3- جاست این کیس ما هم از آن نوش جان کردیم
سر و مر گنده داریم کامنت میگزاریم برات
4- میگم این ویکندی یه فیلم از کوبریک بزرگ ببینیم
5- با تشکر از هرمس مارانای بزرگ
Agha ma inja faghat be eshghe postaee ke minevisi zende eem... age ba comente ziad hal mikoni, hezar hezar ta vasat comment bedim...
khudaeesh ba hal minevisi, man ke kheily hal mikonam ba khundanesh. harchand ke in akhiran ye namoor gham nak mizani, ke chon manam oozam kam o bish mesle toe, kam o bish darket mikonam ;)
خنگول جان غرغر درسته نه قرقر!
با این ادبیاتت منتظر کامنت هم هستی؟!
haali bordim. agha to benevis comment radifeh!
yahoo games ham paye am!
ه تو مهندس جماعت یه خانم مهربون صاحب کمالات که بشناسیم بگیم عمرا یافت نمیشه!
MANZURETUN KE MA NABUDIM EHIANAN, IN CASE, ALREADY....
Post a Comment