Saturday, March 15, 2008

این اولین پست من تو ایرانه با این اینترنت افتضاح. تا اینجاش که خوش گذشته... تورنتو در یک حرکت جواد محورانه رفتیم کنسرت ابی که البته خوش گذشت. پرواز بریتیش هم بدک نبود. لندن با علی و سالومه همفسر شدم و دسته جمعی از پرواز بسیار نازنین ایران ایر لذت بردیم که بیشتر شبیه مهمونی بودش!!! دیشب عروسی دعوت بودم که خیلی حال داد و امروز هم کارم تو گذرنامه نسبتا راه افتاد... رانندگی که سهله، از خیابون ردشدن هم دیگه واسم سخت شده. نمیدونم چرا ولی احساس میکنم که اینجا آدما لبخند زدن واسشون سخته، یه جورایی لبخند رو لب خودم هم خشک میشه اینجا... ولی خوبیش اینه که بهاره. 17 تا 20 درجه... درختا شکوفه کردن... کنار خیابون ماهی قرمز میفروشن با سبزه ولی من نمیدونم چرا احساس عید نداره خیابونا... اون عیدای قدیمی... احساس میکنم اون شب عیدای قشنگ و رنگ‌‌رنگی تو خاطره­ست. خاطرههایی که اون جور که خواستم صیقل دادم و صافشون کردم... ولی فکر کنم وقتی سال تحویل بشه و خیابونا خلوت، باز بشه اون بو­های خوب قدیمی رو شنید... تو خیابونا قدم زد و حرف زد...


امیدوارم...

8 comments:

Anonymous said...

be shddat montazer e post haie ba'dot hastim

Anonymous said...

Kheili hal dad khondane postet az iran. be ghole mohammad ham be sheddat konjkave badiash hastim. Vali shayad age dast az moghayese kardan bar nadari, hame chi divoone konande mishe. Omidvaram be lezatai ke omidvare hasti beresi dadash nabat :)

Aso said...

یه وقتهای یه اتفاق هایی می افته تو زندگی آدمهایی که دلشون به دیارشون راضی نمی شه. وقتی که دیارت برات کمی غریب و غمگین می شه و یهو به ذهنت می رسه که سرزمین موعودی هست و بار می بندی و با کلی شهامت راهی میشی. وقتی میرسی میبینی که نه اینجا هم اون جا نیست اون جایی که می خواستی و هر چی که هست دیار تو نیست. تازه یادت می افته که دیار خودت ماهی قرمز داشت و شکوفه و خاطره صیقل می دی و ....بر میگردی به دیار و می بینی که اونجا هم اون جا نیست. با خودت میگی شاید "دیگه" نیست شاید یه روزی بوده اصلا شاید دوباره بشه ... یه روز میبینی که نه اینجا اونجاست نه اونجا اونجا و میمونی حیرون که پس کجاست اونجایی که می خواستم؟ نکنه یه روزی داشتمش و نفهمیدم؟ پس چرا همه جا غریبه؟ پس من اهل کجام؟ .

Aso said...

rasti dovomi ham man boodam, moama nashe :D

"Psycho Reformer" said...

Agha Amir, Iran basi behet khosh begzare:)

Anonymous said...

SALAM Amir Hosein,
chetori,
baba ei val, az Iran ham post mizari.
Mage Misheee!!!!
basi zog kardim az inke az Iran neveshti vali sai kon ziad moghaiese nakoni.
khosh bashi,

Anonymous said...

چیزای بد رو که میدونستیم
2-3 روز بیشتر طول نمیکشه تا دوباره به از خیابون رد شدن عادت کنی
عوضش اون کوچه های نتگ رو ببین حاشو ببر شلوغ پلوغی تهران ماهی ها سبزه ها پیاده روهای آب خورده او گل های یاس زرد، حاجی فیروزهای پشت چراغ قرمز، تخم مرغ های رنگی، چغاله بادوم، گوجه سبز، اون کوهای شمال تهران دم عید هنوز پر برف بودن، هزارتومنی نو عیدی،

navid said...

حاجی لبخندو بیخیال حالو بچسب.تو قراره یه کار دیگه بکنی.یادت که نرفته؟تا حالا موفقیتی حاصل شده؟بخصوص که بهاره و فصل .....لول خوش بگذره