با یکی دوست باشی... از راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه... با هم اپلای میکننین ... اون میره یو اس، تو میای اینجا... پسره خوبیه... فقط از یه چند وقت پیش یکمی مشکوک میزنه... نه خیلی ها... یکم فقط... حالا اون وسط راه میامی به لس آنجلس یه سر میره ایران و یه هفته بعدش یه کارت تو ایمیلت دریافت میکنی که ایول... بر و بچ... به سلامتی آقا حامد ما عقد کنونشونه... دلت میسوزه که کاش الان ایران بودی...
Monday, July 30, 2007
کانگرجولیشنز
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment